سه‌شنبه، اسفند ۱۸

تنبلي

بعد يه پرواز سنگين چند leg از اونجاي كه هم رفته بودن شمال و من تنها بودم از فرصت استفاده كردم و حسابي ساعتها جلو tv لم دادمو دورو برم پر ازآتا و اشغال كردم. از ميوه گرفته تا جوراب بو گندو 20 ساعت تو پا بوده.از دود سيگار صفحه tv معلوم نبود.انقدر آب زرشك خورده بودم كه از سرگيجه حتي توالتم نمي تونستم برم.اين شلختگي و نبلي بيشتر ار شمال رفتن بهم چسبيد.تازه فهميدم چرا پسرا انقدر شلختن.